چرا کنشگری دیجیتال در حال افزایش است؟

موج نارضایتی نسلی | چند کشور مستعد اعتراض‌های نسل Z هستند؟ | زنگ هشدار برای رهبران آفریقا

سرویس: اجتماعی کدخبر: ۷۵۰۳۸۳
اقتصادنیوز: در کشوری که زیرساخت‌های مدرن با فقر مزمن هم‌زیستی می‌کنند، جوانان بدون رهبر، اما با صدایی بلند، نشان داده‌اند که دیگر نمی‌توان اعتراض را به فضای مجازی محدود کرد؛ جنبشی که از دیسکورد آغاز شد و حالا در میدان‌های شهر، طنین‌انداز شده است.
موج نارضایتی نسلی | چند کشور مستعد اعتراض‌های نسل Z هستند؟ | زنگ هشدار برای رهبران آفریقا

به گزارش اقتصادنیوز، تظاهرات در چندین شهر، هفته‌هاست که مراکش را با تکان‌های سخت مواجه کرده و جوانان نشان داده‌اند که می‌توانند نارضایتی دیجیتال را به یک جنبش در دنیای واقعی تبدیل کنند که مقامات نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند.

«محمد حسین باقی» در شماره 612 هفته نامه «تجارت فردا» نوشت: این کشور شمال آفریقا چندی است که با اعتراض‌های «نسل زد» علیه فساد، کمبود فرصت و تجارت به لرزه درآمده است. جنبش‌های مشابهی هم در کشورهایی مانند ماداگاسکار، کنیا، پرو و نپال رخ داده است. آنها از نظر ریشه متفاوت هستند، اما در امتناع از عبور از نهادهایی مانند احزاب سیاسی یا اتحادیه‌ها برای شنیده شدن، اشتراک نظر دارند.

یکم) مراکش: توسعه نامتقارن

یک گروه بدون رهبر به نام «نسل زد- 212» (Gen Z 212) -که نامش از کد تلفن مراکش گرفته شده است- موتور محرک اعتراض‌ها شد. اعضای این گروه که 180 هزار نفر عضو دارد در «دیسکورد»، یک برنامه چت محبوب بین گیمرها و نوجوانان، استراتژی و برنامه‌های خود را به بحث می‌گذارند. «سام متز» و «اکرم اوباشیر» در «واشنگتن‌پست» نوشتند، مانند سایر کشورهایی که اعتراض‌های «نسل زد» آنها را فرا گرفته است، مراکش نیز با افزایش جمعیت جوانان مواجه است و بیش از نیمی از جمعیت آن زیر ۳۵ سال دارند. بااین‌حال، با صرف میلیاردها دلار در زیرساخت‌ها و گردشگری، بیکاری برای مراکشی‌های ۱۵ تا ۲۴ساله به ۳۶ درصد افزایش یافته است. بر اساس یک نظرسنجی ماه ژوئن از شبکه تحقیقاتی غیرحزبی Afrobarometer، با توجه به کمبود فرصت‌ها، بیش از نیمی از مراکشی‌های زیر ۳۵ سال می‌گویند که به مهاجرت فکر می‌کنند. وقتی تظاهرات به خشونت کشیده شد، مقامات گفتند اکثر شرکت‌کنندگان «خردسال» بودند و گروه‌های حقوق بشری اعلام کردند که بسیاری از بازداشت‌شدگان زیر ۱۸ سال بودند.

خبر مرتبط
آماده‌باش نسل Z برای موج جدید و تغییر جهان | پلتفرم‌های اینترنتی حرف اول را می‌زنند | دموکراسی در خطر است؟

اقتصادنیوز: برخی ممکن است این موج جدید فعالیت‌های اجتماعی نسل زد را برای آینده دموکراسی‌های مستقر بی‌اهمیت بدانند. اما این دیدگاه محتاطانه می‌تواند اشتباه باشد؛ اگر این جنبش انقلابی چیزی نشان داده باشد، آن این است که هیچ کس نباید سرایت‌پذیری آن را دست‌کم بگیرد.

مراکش پربازدیدترین کشور آفریقاست و با کاخ‌های قرون وسطایی، بازارهای شلوغ و مناظر کوهستانی و بیابانی گسترده خود، گردشگرانی را از سراسر جهان به خود جذب می‌کند. اما نه‌چندان دور از آن مسیرهای توریستی، واقعیت روزانه برای اکثر ۳۷ میلیون مراکشی شامل افزایش هزینه‌های زندگی و رکود دستمزدهاست. این پادشاهی شمال آفریقا اگرچه گام‌های بلندی در افزایش استانداردهای زندگی برداشته است، اما توسعه نامتقارن بوده و منتقدان می‌گویند این موضوع نابرابری‌ها را تشدید کرده است.

مراکش دارای تنها خط آهن پرسرعت آفریقاست و در حال ساخت هفت استادیوم جدید و بازسازی هفت استادیوم دیگر برای جام جهانی است. این کشور قصد دارد بیش از پنج میلیارد دلار برای زیرساخت‌های این رویداد هزینه کند. بااین‌حال، با حداقل دستمزد ماهانه حدود ۳۰۰ دلار، بسیاری در مناطقی که جاده‌ها آسفالت نشده، بیمارستان‌ها بدون پزشک و کلاس‌های درس با کمبود بودجه و ازدحام جمعیت مواجه هستند، در فقر به‌سر می‌برند. مراکش تنها 7/7 متخصص پزشکی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد و در بخش‌هایی از جنوب و شرق که اعتراض‌ها در آنها شدیدتر شده است، تعداد بسیار کمتری وجود دارد. سیستم بهداشت عمومی بیش از ۸۰ درصد از مراقبت‌ها را ارائه می‌دهد، اما تنها ۴۰ درصد از هزینه‌ها را پوشش می‌دهد و بقیه از هزینه‌های خصوصی یا از جیب مردم تامین می‌شود.

مناطق «الحوز» و «اگادیر» از جمله مناطقی هستند که اعتراض‌ها در آنجا شعله‌ور شد. اگادیر با وجود فرودگاه بازسازی‌شده و شهرتش به‌عنوان مقصدی برای گردشگران، پایتخت یکی از فقیرترین استان‌های مراکش است که ساکنان آن از کمبود پزشک و مراقبت‌های پزشکی باکیفیت در رنج هستند. معترضان که از فساد خشمگین هستند، دولت را به مافیا تشبیه کرده و عزیز اخنوش، نخست‌وزیر و امین طاهراوی، وزیر بهداشت، را هدف قرار داده‌اند. اخنوش، یکی از ثروتمندترین مردان مراکش، کنترل بیشتر پمپ‌بنزین‌های کشور را در دست دارد و یکی از شرکت‌های او اخیراً قراردادهای دولتی بحث‌برانگیزی را برای پروژه‌های جدید نمک‌زدایی به‌دست آورده است. معترضان مراکشی چنین شعارهایی سر می‌دادند: «استادیوم‌ها اینجا هستند، اما بیمارستان‌ها کجا هستند؟» «آزادی، کرامت و عدالت اجتماعی» شعار دیگری است که از جنبش‌های گذشته به جا مانده و آزادی‌های سیاسی محدود و محرومیت اقتصادی را محکوم می‌کند. اگرچه پادشاه بالاترین مقام کشور است، اما معترضان «نسل زد» خشم خود را متوجه مقامات دولتی کردند و از پادشاه خواستند بر اصلاحات نظارت کند.

دوم) اعتراضات و کنشگری دیجیتال

در عرض چند هفته، جوانان در سراسر جهان به‌طور گسترده به خیابان‌ها آمدند تا علیه فساد دولتی و ناتوانی در ارائه خدمات عمومی در سراسر جهان مبارزه کنند. این اعتراض‌ها به رهبری «نسل زد» طیف گسترده‌ای از کشورها از آفریقا (مراکش، ماداگاسکار، کنیا)، آسیا (نپال، اندونزی، فیلیپین) گرفته تا آمریکای جنوبی (پرو، پاراگوئه) را در بر می‌گیرد. آنها به درگیری‌های خشونت‌آمیز با مقامات دامن زده و گاهی اوقات این درگیری‌ها مرگبار هم شدند. نارضایتی‌های مختلفی که متوجه رهبری دولت است، انگیزه این اعتراض‌ها بوده است: از کمبود آب و برق در ماداگاسکار گرفته تا دسترسی محدود به آموزش و مراقبت‌های بهداشتی در مراکش و رسوایی‌های فساد در نپال و پرو.

اما چه عواملی اعتراض‌های ضددولتی در سراسر جهان را که نسل جدیدی از جوانان رهبری می‌کند، توضیح می‌دهد؟ آیا این اعتراض‌ها رهبری رسمی دارند؟ غیرمتمرکز هستند یا احتمال دارد چنین جنبش‌هایی از سوی یک طبقه سیاسی ربوده شوند؟ با توجه به اینکه نسل زد گروهی وابسته به دنیای دیجیتال است که به‌طور گسترده از پلت‌فرم‌های رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کند، آیا اعتراضات اخیر در مراکش و ماداگاسکار نشان‌دهنده ظهور ابزاری جدید برای کنشگری در سراسر آفریقاست؟

چرا کنشگری دیجیتال در حال افزایش است؟

تحول دیجیتال قاره آفریقا در حال شتاب گرفتن است و دلیل اصلی آن افزایش نوآوری‌های دیجیتال و مالکیت گوشی‌های هوشمند است. اگرچه آفریقا با تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی محدود شده است، اما فناوری‌های دیجیتال و نوظهور می‌توانند در اتحاد این قاره مهم باشند. بازار گوشی‌های هوشمند آفریقا به دلیل کاهش تورم در کشورهایی مانند نیجریه و مصر، تقویت ارزهای محلی و افزایش تقاضا برای دستگاه‌های مقرون‌به‌صرفه و کم‌هزینه، سال‌به‌سال به‌طور پیوسته گسترش یافته است.

جوانان آفریقایی در خط مقدم کنشگری دیجیتال بوده‌اند و از پلت‌فرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند دیسکورد، واتس‌اپ، فیس‌بوک و تلگرام برای تقویت صدای خود و بسیج حمایت استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه بیش از 70 درصد از جمعیت آفریقا زیر 30 سال هستند، این قاره زمینه مناسبی برای کنشگری دیجیتال و حمایت از سیاست‌ها ارائه می‌دهد. برخی از جنبش‌های قابل‌توجه شامل «EndSARS #» در نیجریه، «FixTheCountry #» در غنا، «ShutItAllDown #» در نامیبیا و «RejectFinanceBill #» در کنیا هستند که قدرت پلت‌فرم‌های دیجیتال را برای ایجاد تغییرات اجتماعی نشان می‌دهند.

استارت‌آپ‌های آفریقایی مانند «Ushahadi» (کنیا)، «BudgIT» (نیجریه) و «Code for Africa» در حال نوآوری در فضای حقوق دیجیتال هستند. فعالان و سازمان‌های جامعه مدنی مانند «Paradigm Initiative»، «Internet Sans Frontières» و «Africa Digital Rights Hub» در حال پیشبرد تلاش‌های حمایتی برای اصلاحات سیاسی هستند. بااین‌حال، چالش‌های بزرگ همچنان ادامه دارد. نفوذ کم اینترنت در مناطق روستایی و هزینه‌های گزاف داده‌ها مانع از شمول دیجیتال می‌شود. برخی از دولت‌های آفریقایی از نظارت دیجیتال، سانسور و دستگیری برای سرکوب مخالفان آنلاین و جلوگیری از بسیج عمومی استفاده می‌کنند. کمپین‌های اطلاعات نادرست که به دنبال دستکاری سیستم‌های اطلاعاتی آفریقا هستند نیز در سال‌های اخیر در کشورهایی که از سوی حکومت‌های نظامی اداره می‌شوند، افزایش یافته‌اند. یک نمونه برجسته، اطلاعات نادرست تولیدشده به وسیله هوش مصنوعی است که به‌طور گسترده در بورکینافاسو برای ایجاد تبلیغاتی استفاده می‌شود که رهبر خونتای آن، کاپیتان «ابراهیم ترائوره»، را به‌عنوان یک قهرمان پان‌آفریقایی به تصویر می‌کشد.

نسل زد

اعتراض‌های ماداگاسکار

برخلاف مراکش، دولت ماداگاسکار پس از آن سرنگون شد که رئیس‌جمهور «آندری راجوئلینا» در 14 اکتبر 2025 از کشور گریخت تا «مکانی امن برای محافظت از جان خود پیدا کند». مردم ماداگاسکار به‌دلیل کمبود آب و قطعی مکرر برق در پایتخت، آنتاناناریوو، هفته‌ها به دولت راجوئلینا اعتراض کردند. این اعتراضات به‌عنوان جنبشی به رهبری جوانان به نام «نسل زد مادا» آغاز شد که از طریق رسانه‌های اجتماعی هماهنگ شده و با گروه‌های جامعه مدنی و اتحادیه‌های کارگری ارتباط برقرار می‌کرد. سازمان ملل متحد گزارش داد که این ناآرامی‌ها به حداقل 22 کشته منجر شد. بدتر از همه، واحد «سپاه مدیریت پرسنل و خدمات مدیریت و تکنیک‌ها» (CAPSAT) در نیروهای مسلح ماداگاسکار از پیروی از دستورات دولت راجوئلینا خودداری کرد، از بقیه ارتش خواست تا به اعتراض بپیوندند و از تظاهرات‌کنندگان جوان حمایت کرد.

گزارش‌های رسانه‌ای این تحولات را «کودتا»یی می‌نامند که یادآور تصرفات نظامی در ساحل، غرب آفریقاست. این همان واحد نظامی نخبه CAPSAT است که راجوئلینا با کمک آن در سال ۲۰۰۹ به‌عنوان رئیس دولت فراملی پس از کودتای نظامی قدرت را به‌دست گرفت. همین واحد اکنون علیه او شورش کرد. اخیراً، این واحد سرنگونی دولت راجوئلینا و تشکیل یک دولت انتقالی را اعلام کرد. با وجود اینکه راجوئلینا تمایل خود را برای گفت‌وگو با جوانان ابراز کرده و حتی نخست‌وزیر «کریستین نتسای» را برکنار کرد، اما معترضان خواستار استعفای او شدند.

خبر مرتبط
پاسخ متفاوت نسل Z به بحران های اقتصادی | تحریم، نسلی از بیکاران و بی اعتمادها را پدید می‌آورد

اقتصادنیوز: یک جامعه شناس با توجه به تحریم هایی که با آن مواجهه هستیم می‌گوید: در این وضعیت هویت شغلی نسل Z از استقلال دیجیتال به ناتوانی آموخته‌شده رسانده شده؛ نسلی که می‌خواست با فریلنسری رها شود، حالا میان بی‌اعتمادی، بی‌ثباتی و رؤیای مهاجرت سرگردان است.

اکنون که او از کشور فرار کرده است، واحد مذکور قدرت را به‌دست گرفته است. آیا انتخابات جدید برگزار خواهد شد؟ فقط زمان مشخص خواهد کرد، اما فعلاً، این واحد نخبه اعلام کرده است که فرماندهی نیروهای مسلح کشور را بر عهده دارد و یک رهبر نظامی جدید منصوب کرده است. بر اساس گزارش‌ها، سرهنگ «مایکل راندریانیرینا» قدرت را به‌دست گرفته است. وی اشاره کرد که ممکن است ظرف دو سال یک همه‌پرسی احتمالی برگزار شود. در ماداگاسکار، مستعمره سابق فرانسه، سرانه تولید ناخالص داخلی تنها ۵۴۵ دلار آمریکاست. بیش از سه‌چهارم جمعیت زیر خط فقر زندگی می‌کنند و نیمی از آنها زیر ۱۸ سال دارند. از زمان استقلال در سال ۱۹۶۰، این کشور سابقه بی‌ثباتی، ضعف نهادی و عدم دسترسی مداوم به خدمات اساسی داشته است. علاوه بر این، نارضایتی طولانی‌مدتی نسبت به شهروندی فرانسوی رئیس‌جمهور وجود داشته است.

پلت‌فرم‌های رسانه‌های اجتماعی امکان ارتباط سریع، هماهنگی و بسیج سریع را فراهم می‌کنند. درحالی‌که زمینه و ظرافت‌های اعتراض‌های «نسل زد» در مراکش و ماداگاسکار ممکن است متفاوت باشد، اما دلایل ریشه‌ای مشترک خاصی دارند. در هر دو کشور، نخبگان سیاسی کار چندانی برای بهبود وضعیت اقتصادی شهروندان خود انجام نداده‌اند. این کار در ماداگاسکار، جایی که درآمد سرانه از زمان استقلال آن از فرانسه کاهش یافته، مشهود است. نبود خدمات عمومی باکیفیت در مراکش با سرمایه‌گذاری میلیاردی دولت برای ایجاد زیرساخت‌های فوتبال در کنار هم قرار گرفت. بنابراین، این پرسش مطرح شد که آیا دولت مراکش زیرساخت‌های ورزشی را بر خدمات عمومی اساسی اولویت داده است یا خیر.

یکی دیگر از وجوه مشترک، عدم تعادل شدید قدرت و منابع بین تعداد انگشت‌شماری از نخبگان و بقیه جمعیت است. شکاف میان ثروتمندان و فقرا در هر دو کشور مشهود و رو‌به افزایش است. شکاف میان طبقه سیاسی حاکم و مردم عادی در حال گسترش است و نخبگان بیشتر قدرت و منابع را کنترل می‌کنند. اعتراضات اخیر در مراکش و ماداگاسکار نشان می‌دهد که چگونه جمعیت جوان یا «نسل زد» با استفاده از ابزارهای دیجیتال برای بسیج مردم، تقویت صداها و به چالش کشیدن نظام‌های سیاسی در مورد آنچه فساد دولتی و ناتوانی در ارائه خدمات عمومی می‌دانند، در حال تعریف مجدد کنشگری هستند. این اعتراض‌ها در ابتدا غیرمتمرکز بودند، رهبری رسمی نداشتند و با استفاده از پلت‌فرم‌های رسانه‌های اجتماعی با موفقیت بسیج شدند. بااین‌حال، شور و شوق و انرژی آنلاین باید به مشارکت سیاسی پایدار تبدیل شود تا به تغییر سیستماتیک دست یابد. اعتراض‌های فعلی در مراکش و ماداگاسکار می‌تواند اثرات موجی در سراسر منطقه بزرگ‌تر خاورمیانه و شمال آفریقا داشته باشد (مانند بهار عربی که اعتراض‌ها در تونس به سایر کشورهای عربی گسترش یافت).

سوم) آیا بقیه رهبران آفریقا باید نگران باشند؟

«نیمی پرینسویل» در گزارش خود برای سی‌ان‌ان نوشت، رویدادهای ماداگاسکار نشان‌دهنده روند گسترده‌تری از اعتراض‌های مشابه در سال‌های اخیر است که بر کشورهای سراسر آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی تاثیر می‌گذارد. او می‌نویسد، این اعتراض‌ها یک ویژگی مشترک دارند: آنها در درجه نخست از سوی نسل زد (افرادی که بین اواسط دهه 1990 و اوایل دهه 2010 متولد شده‌اند) رهبری می‌شوند که نارضایتی خود را از دولت‌هایشان ابراز می‌کنند. فناوری یکی از ویژگی‌های مشترک اعتراض‌هاست، به این معنا که اعتراضات از سوی رسانه‌های اجتماعی سازمان‌دهی و بسیج می‌شوند.

در نپال، جنبشی از نسل زد که با خشم ناشی از ممنوعیت رسانه‌های اجتماعی، فساد دولتی و فرصت‌های اقتصادی محدود دامن زده شد، به برکناری نخست‌وزیر در ماه سپتامبر منجر شد. این اتفاق پس از تغییری مشابه در بنگلادش در سال 2024 رخ داد. «انقلاب نسل زد» بنگلادش شامل هفته‌ها اعتراض‌های شدید، اغلب به رهبری دانشجویان بود و به برکناری شیخ حسینه، رهبر دیرینه این کشور، منجر شد. در سال 2022، معترضان جوان در سریلانکا نیز موفق به سرنگونی رژیم حاکم شدند.

برای نسل زد ماداگاسکار، برکناری رئیس‌جمهورشان در اولویت بود. بااین‌حال، درحالی‌که بنگلادشی‌ها شاهد جایگزینی یک برنده جایزه صلح نوبل به‌جای حسینه بودند، رئیس‌جمهور ماداگاسکار از طرف ارتش جایگزین شد. ماداگاسکار اکنون زیر کنترل «مایکل راندریانیرینا»، فرمانده یک واحد قدرتمند ارتش است که قبلاً از به قدرت رسیدن راجوئلینا حمایت می‌کرد. رئیس‌جمهور ماداگاسکار با نارضایتی جوانان به قدرت رسید و به دست آنها سرنگون شد. «الیوت راندریاماندراتو»، سخنگوی این جنبش اعتراضی، به خبرگزاری فرانسه گفت که «چند هفته گذشته نیمه پیروزی بوده است، مبارزه واقعی اکنون آغاز شده است». اما او معتقد است که برکناری راجوئلینا با دخالت ارتش تسریع شده است.

زنگ هشدار برای رهبران آفریقا

اکنون پرسش این است که آیا آنچه در ماداگاسکار اتفاق افتاد در جای دیگری از این قاره تکرار خواهد شد یا خیر. جوانان در آفریقا به‌طرزی فزاینده‌ در بحبوحه ناآرامی‌های فزاینده، خواستار اصلاحات اساسی شده‌اند. این قاره جوان‌ترین جمعیت جهان را دارد. در شمال آفریقا، جوانان مراکشی زیر پرچم جنبش «نسل زد 212» که نام آن از کد بین‌المللی تلفن این کشور گرفته شده است، متحد شده‌اند. در شرق آفریقا، کنیا شاهد اعتراض‌هایی بود که ناشی از یک لایحه مالی بحث‌برانگیز بود که مالیات‌ها را در طول بحران هزینه‌های زندگی افزایش داد. این نارضایتی‌ها به درخواست‌هایی برای تغییر رژیم تبدیل و تلفات متعددی گزارش شد.

«کینگزلی موگالو»، نامزد سابق ریاست‌‌جمهوری نیجریه و متخصص سیاست عمومی، به سی‌ان‌ان گفت که این جنبش‌ها نشان‌دهنده افزایش آگاهی جوانان از قدرت سیاسی‌شان است. موگالو افزود که «رهبران ناکارآمد آفریقایی باید بسیار محتاط باشند». به گفته «سویکانی انکوبه»، مدرس دانشگاه ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی، برکناری راجوئلینا ممکن است جنبش‌های اعتراضی را که در سراسر قاره از قدرت افتاده‌اند، دوباره احیا کند. اعتراضات گسترده در کنیا از ماه جولای رخ نداده است. به همین ترتیب، قیام جوانان در موزامبیک، پس از انتخابات جنجالی سال گذشته، سرکوب شده است. انکوبه به سی‌ان‌ان گفت: «در جایی که این (اعتراض‌ها) فروکش کرده بود، موفقیت‌های مشهود جوانان در ماداگاسکار می‌تواند نقطه مرجع برای کسانی باشد که یا انرژی خود را از دست داده بودند، یا صرفاً در حال تردید در مورد نیت خود برای شروع اعتراض‌های مداوم بودند.»

با قوی‌تر شدن اعتراض‌های جوانان، بعید است که دولت‌های آفریقایی، به‌ویژه آنهایی که تحت رهبری نظامیان هستند، بدون جنگ از مواضع خود دست بکشند. حتی دولت‌های تحت رهبری غیرنظامیان نیز مهارت‌های بقا را ثابت کرده‌اند. در کنیا، رئیس‌جمهور «ویلیام روتو»، که با فشار فزاینده‌ای برای استعفا روبه‌رو بود، منتقدان خود را به چالش کشید تا قبل از انتخابات بعدی در سال ۲۰۲۷ او را از سمت خود برکنار کنند. او در ماه جولای در پاسخ به تظاهرات خشونت‌آمیز گفت: «می‌خواهم به شخصیت‌هایی که برای ما سخنرانی می‌کنند بگویم که می‌توانند این دولت را با استفاده از خشونت و ابزارهای غیرقانونی قبل از سال ۲۰۲۷ تغییر دهند؛ بگذارید تلاش کنند.»

در اوگاندا، اعتراض‌هایی با الهام از تظاهرات کنیا در سال گذشته برگزار شد که جوانانی که فساد دولتی را محکوم می‌کردند، سازمان‌دهی شده بود. در جریان این اعتراض‌ها، ده‌ها فعال دستگیر شدند. «یووری موسونی»، رئیس‌جمهور ۸۱ساله، نزدیک به چهار دهه با مشت آهنین بر اوگاندا حکومت کرده است. او پیش از این هشدار داده بود که تظاهرات‌کنندگان «با آتش بازی می‌کنند». موسونی قصد دارد سال آینده برای هفتمین دوره ریاست‌جمهوری خود نامزد شود، اما با چالش بالقوه‌ای از سوی «بابی واین»، رهبر اصلی اپوزیسیون این کشور که ۴۳ سال دارد، روبه‌رو است. واین در طول این سال‌ها چندین‌بار از سوی نیروهای امنیتی اوگاندا دستگیر شده است.

نسل زد

مشکل حکومت‌داری در آفریقا چیست؟

آفریقا با کودتا یا تغییرات سریع در دولت‌ها بیگانه نیست. امنیت همچنان یک چالش بزرگ است، به‌طوری که ساحل -منطقه‌ای که از سنگال تا سودان امتداد دارد- بیش از نیمی از مرگ‌ومیرهای مرتبط با تروریسم در سراسر جهان را به خود اختصاص داده است. به‌طور گسترده‌تر، مردم از ناتوانی رهبرانشان در مقابله با فساد یا ارائه مشاغل و خدمات بسیار موردنیاز ناامید شده‌اند. موگالو می‌گوید: «شکست حکومت‌داری در آفریقا مهم‌ترین چالش پیش‌روی این قاره و بسیار ریشه‌دار است.»

آنچه جنبش نسل زد را برای رهبران آفریقا بسیار خطرناک می‌کند این است که این قاره محل زندگی برخی از فقیرترین کشورهای جهان است و بیکاری، به‌ویژه در میان جوانانی که بیش از نیمی از جمعیت را تشکیل می‌دهند، شایع است. اگرچه خواسته‌های جوانان در سراسر قاره متفاوت است، اما موگالو به یک نکته مشترک اشاره کرد: «تصمیم آنها برای ابراز ناامیدی (در مورد مسائلی که قاره را درگیر کرده) و اقدام، به‌جای سرکوب آن.» او هشدار داد که اگر این چالش‌ها ادامه یابد، قیام‌های جوانان احتمالاً به یک اتفاق عادی در آفریقا تبدیل خواهد شد. به گفته موگالو، «نسل زد نسلی بی‌صبر و جسور است و ظهور فناوری، بسیج شدن آنها را آسان‌تر می‌کند».

چهارم) معترضان نسل زد موج نارضایتی نسلی را رهبری می‌کنند

از آند تا هیمالیا، موج جدیدی از اعتراض‌ها در سراسر جهان در حال وقوع است که ناشی از نارضایتی نسلی از دولت‌ها و خشم جوانان است. خشم علیه تشکیلات سیاسی در سراسر جهان از نپال گرفته تا فیلیپین، اندونزی، کنیا، پرو و مراکش در حال افزایش است. این اعتراضات با نارضایتی‌های خاصی آغاز شدند، اما با مسائل طولانی‌مدتی مانند گسترش نابرابری، نبود قطعیت اقتصادی، فساد و خویشاوندسالاری رهبران، هدایت می‌شوند. این اعتراض‌ها یک وجه مشترک دارند: عمدتاً بدون رهبر هستند و از جوانانی تشکیل شده‌اند که خود را «نسل زد» می‌نامند؛ یعنی کسانی که تقریباً بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۰ متولد شده‌اند و اولین نسلی هستند که کاملاً در عصر اینترنت بزرگ شده‌اند.

«سام نادل» -مدیر آزمایشگاه تغییر اجتماعی، یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در بریتانیا که در مورد اعتراض‌ها و جنبش‌های اجتماعی تحقیق می‌کند- گفت: «آنچه این اعتراض‌ها به رهبری جوانان را به هم پیوند می‌دهد، یک حس مشترک است که نظام‌های سیاسی سنتی به نگرانی‌های نسل آنها، چه فساد، چه تغییرات اقلیمی و چه نابرابری اقتصادی، پاسخگو نیستند. پس اعتراض زمانی که کانال‌های نهادی مسدود می‌شوند به‌ یک راه خروجی منطقی تبدیل می‌شود».

اگرچه خواسته‌های خاص آنها متفاوت است، اما بیشتر این اعتراض‌ها ناشی از زیاده‌روی یا غفلت دولت‌ها بوده است. در پرو، اعتراض‌ها به قانون بازنشستگی به خواسته‌هایی گسترده‌تر، از جمله اقدام برای مقابله با ناامنی فزاینده و فساد گسترده در دولت تبدیل شد. در اندونزی، اعتراض‌های مرگباری علیه مزایای قانون‌گذاران و هزینه‌های زندگی رخ داد و رئیس‌جمهور را مجبور به تغییر وزرای کلیدی اقتصادی و امنیتی کرد.

شناخته‌شده‌ترین جنبشی که به‌عنوان اعتراض «نسل زد» شناخته می‌شود، قیام مرگبار در نپال بود که با استعفای نخست‌وزیر در ماه سپتامبر به اوج خود رسید. معترضان از جنبش‌های ضددولتی موفق در سایر نقاط آسیای جنوبی -سریلانکا در سال ۲۰۲۲ و بنگلادش در سال ۲۰۲۴- که به سرنگونی رژیم‌های حاکم منجر شد، الهام گرفتند. معترضان ماداگاسکاری می‌گویند که از جنبش‌های نپال و سریلانکا الهام گرفته‌اند.

در چندین کشور، یک نماد فرهنگی منحصربه‌فرد پدیدار شده است: پرچمی سیاه که جمجمه‌ای خندان و استخوان‌های ضربدری را با کلاه حصیری نشان می‌دهد. این پرچم از یک سریال مانگا و انیمه ژاپنی به نام «وان پیس» گرفته شده است که گروهی از دزدان دریایی را در حال مبارزه با دولت‌های فاسد نشان می‌دهد. در نپال، معترضان همین پرچم را بر دروازه‌های «سینگا دوربار»، مقر دولت نپال، و بر سردر وزارتخانه‌ها آویزان کردند که بسیاری از آنها در اعترا‌ض‌ها به آتش کشیده شدند. همچنین این پرچم در اندونزی، فیلیپین، مراکش و ماداگاسکار برافراشته شد.

در لیما، پایتخت پرو، دیوید تافور، برق‌کار ۲۷ساله، با همین پرچم در میدان سن مارتین، که صحنه اعتراض‌های هفتگی است، ایستاد. او با یادآوری اینکه دولت رئیس‌جمهور «دینا بولوارت» از دسامبر ۲۰۲۲ با وجود بیش از ۵۰۰ اعتراض و کشته شدن ۵۰ غیرنظامی در قدرت باقی مانده است، گفت: «ما در همان نبرد هستیم؛ علیه مقامات فاسدی که قاتل نیز هستند.» تافور با اشاره به افزایش شدید قتل‌ها و اخاذی‌هایی که از سال ۲۰۱۷ در این کشور آمریکای جنوبی، در بحبوحه قوانین جدیدی که تلاش‌ها برای مبارزه با جرم را تضعیف کرده‌اند، گفت: «در مورد من، این خشم ناشی از سوءاستفاده از قدرت، فساد و مرگ‌هاست.» «خوزه جری»، رئیس‌جمهور موقت، دو هفته پیش جایگزین بولوارت شد.

بسیاری از اعتراضات مهم در گذشته، مانند اشغال وال‌استریت در سال ۲۰۱۱، بهار عربی بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ و انقلاب چتر در هنگ‌کنگ در سال ۲۰۱۴، از سوی جوانان رهبری شده است. درحالی‌که آنها نیز از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی برای بسیج عمومی استفاده می‌کردند، معترضان «نسل زد» آن را به سطح دیگری رساندند. نادل گفت: «پلت‌فرم‌های دیجیتال ابزارهای قدرتمندی برای اشتراک‌گذاری اطلاعات و ایجاد ارتباط هستند، اما موثرترین جنبش‌ها اغلب بسیج دیجیتال را با سازمان‌دهی سنتی حضوری ترکیب می‌کنند، همان‌طور که در این اعتراضات اخیر دیده‌ایم.»

پنجم) بزرگ‌ترین موج شورش در تاریخ

«کریستین کاریل» در «فارن پالیسی» نوشت: بچه‌های نسل زد را به خاطر دارید؛ این گروه بدنام از افراد حق‌به‌جانب، تنبل و بی‌تفاوت که «نسل بومر» عاشق مسخره کردنشان هستند؟ طی دو سال گذشته، اعضای نسل زد در سراسر آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به خیابان‌ها آمده، مخفیانه انقلاب‌ها را سازمان‌دهی کرده و حاکمان ریشه‌دار و مستقر را از تخت سلطنت پایین کشیدند. تعداد زیادی از کسانی که در این قیام‌ها شرکت داشتند، با جان خود هزینه آن را پرداختند و این نشانه دیگری است از اینکه این رویدادها ارزش جدی گرفتن دارند. برخی از ناظران ممکن است این موج جدید کنشگری را بی‌ربط به آینده دموکراسی‌های تثبیت‌شده بدانند. اما چنین رضایتی ممکن است نابخردانه باشد. اگر این جنبش انقلابی جدید چیزی را نشان داده باشد، این است که هیچ‌کس نباید «واگیردار بودن» آن را دست‌کم بگیرد.

به نوشته تحلیلگر فارن پالیسی، در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴، قیام‌هایی به رهبری جوانان، رهبران سریلانکا و بنگلادش، دو کشور با جمعیتی حدود ۲۰۰ میلیون نفر را سرنگون کرد. امسال شاهد تحولات مشابهی در اندونزی (۲۸۴ میلیون نفر)، فیلیپین (۱۱۶ میلیون نفر)، کنیا (۵۶ میلیون نفر)، مراکش (۳۸ میلیون نفر)، نپال (۳۰ میلیون نفر)، ماداگاسکار (۳۲ میلیون نفر) و پرو (۳۴ میلیون نفر) بودیم. این رقم در مجموع به حدود ۷۹۰ میلیون نفر می‌رسد؛ بخش قابل‌توجهی از جمعیت جهان می‌تواند آن را به بزرگ‌ترین موج شورش در تاریخ بشر تبدیل کند.

اما آیا واقعاً حق داریم همه این موارد را با هم یکی کنیم؟ یک ناظر باهوش ممکن است بپذیرد که برچسب‌هایی مانند «نسل زد» اغلب بیش از آنکه آشکار کنند، موضوع را مبهم می‌کنند. به هر حال، ما در عصری زندگی می‌کنیم که قطب‌بندی سیاسی، که حداقل تا حدی ناشی از فراگیری رسانه‌های اجتماعی است، حتی در میان افراد همسن، خطوط گسل ایجاد کرده است. در ایالات‌متحده، اروپای غربی و کره جنوبی، جامعه‌شناسان کشف کرده‌اند که مردان و زنان همسن به ‌طرزی فزاینده‌ در ترجیحات سیاسی خود از هم فاصله می‌گیرند. بنابراین باید هنگام دسته‌بندی گروه‌های بسیار متنوع مردم در یک دسته سیاسی واحد، با احتیاط عمل کرد.

نکات مشابهی در مورد مقایسه جنبش‌های اجتماعی در سراسر مرزهای ملی نیز صدق می‌کند. اعتراض‌ها در اکوادور با کاهش یارانه سوخت آغاز شد. در مراکش، تصمیم دولت برای صرف میلیاردها دلار برای یک استادیوم فوتبال و زیرساخت‌های مرتبط در بحبوحه فروپاشی آشکار سیستم بهداشت ملی بود که مردم را به خیابان‌ها کشاند. در نپال، ناآرامی‌ها زمانی افزایش یافت که دولت تلاش کرد پلت‌فرم‌های اصلی رسانه‌های اجتماعی را ممنوع کند. در برخی موارد، همان پلت‌فرم‌هایی که با پوشش خبری از به اصطلاح «بچه‌های نپو» -فرزندان نخبگانی که سبک زندگی مجلل آنها در تضاد شدید با اکثریت محروم قرار دارد- باعث خشم عمومی شده بودند. برخی از کشورهایی که تحت تاثیر آشفتگی نسل زد قرار گرفتند، فقیر هستند (مانند ماداگاسکار)؛ برخی دیگر در فاصله قابل‌توجهی از وضعیت درآمد بالا قرار دارند (مانند اندونزی).

با وجود این، هنوز هم برخی تداوم‌های قابل‌توجه وجود دارد. بیست‌و‌چندساله‌ها نقش برجسته‌ای در همه این کشورها ایفا کرده‌اند. این اشتراک نسلی حتی به برخی از وام‌گیری‌های تاکتیکی در سراسر مرزهای ملی تبدیل شده است. یکی از جالب‌ترین موارد، استفاده از «دیسکورد»، پلت‌فرم رسانه اجتماعی است که به‌طور گسترده از سوی گیمرها استفاده می‌شود، اما تا حد زیادی از سوی نسل قدیمی‌تر نادیده گرفته می‌شد. این پلت‌فرم واسطه‌ای برای سازمان‌دهی اعتراضات بود، حتی درحالی‌که دولت‌ها سعی در سرکوب سایر اشکال ارتباطات آنلاین داشتند. معترضان آشکارا معاصران خود در کشورهای دیگر را منابع الهام‌بخش و گواهی بر سهولت و سرعت جریان اخبار و اطلاعات به‌رغم تلاش‌های مقامات برای حفظ کنترل، معرفی کرده‌اند.

اکثر تظاهرات‌کنندگان آگاهانه اتحاد با رهبران اپوزیسیون مستقر را رد کرده و در عوض بر ویژگی «بدون رهبر» جنبش‌های خود تاکید کرده‌اند. جنبش آراگالایا در سریلانکا با اعلام اینکه خود را واکنشی «غیرحزبی» به حکومت فزاینده و ظالمانه خاندان راجاپاکسا می‌داند، آشکارا این الگو را تعیین کرد. معترضان بعدی نسل زد نیز تا حد زیادی از این الگو پیروی کرده‌اند.

بااین‌حال، شاید جالب‌ترین نکته در مورد کشورهایی که با اعتراضات نسل زد درنوردیده شده‌اند، این باشد که «آنها چه چیزی نیستند». هیچ‌کدام از آنها واجد شرایط استبداد کامل نیستند (به استثنای احتمالی بنگلادش تحت حکومت نخست‌وزیر برکنار‌شده شیخ حسینه، که در طول حکومت ۱۵ساله‌اش به‌طور فزاینده‌ای دیکتاتوری شد). اکثر قریب‌به‌اتفاق این کشورها دموکراتیک هستند که اغلب غیرلیبرال، فاسد یا به‌شدت نابرابر هستند، اما همچنان بسیاری از نهادهای دموکراتیک را حفظ کرده‌اند. هر چقدر هم که برخی از معترضان ادعا می‌کردند غیرسیاسی هستند، اکثر آنها می‌خواهند نارضایتی‌های خود -پارتی‌بازی، سوءمدیریت دولت، نابرابری، کمبود فرصت‌های اقتصادی- را از طریق نوسازی این نهادهای دموکراتیک ببینند، نه از طریق رد کامل آنها. این امر آنها را در تضاد کامل با شورش‌های موسوم به بهار عربی قرار می‌دهد که از اواخر سال ۲۰۱۰ آغاز شد و تقریباً به‌طور کامل در کشورهای استبدادی با سنت اندک حکومت دموکراتیک رخ داد.

از این نظر، موج نسل زد در دهه ۲۰۲۰ باید تا حدودی خوش‌بینی را القا کند. نسل جوان خواستار تغییر است و این کار را به شیوه‌هایی انجام می‌دهد که ایمان اساسی به امکان اصلاحات را نشان می‌دهد. اما اگر انقلاب‌هایی که آنها خواستار آن بوده‌اند، نتایج مطلوب به همراه نداشته باشد، همان‌طور که به نظر می‌رسد در حال حاضر در سریلانکا در حال وقوع است، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همان شک و تردیدی که رد سیاست از سوی آنها را شکل می‌دهد، می‌تواند در مواقعی که باید انتخاب‌های عملی سختی در آینده انجام شود، یک نقطه ضعف نیز باشد. ما قبلاً دیده‌ایم که اعتراض مبتنی بر رسانه‌های اجتماعی گاهی اوقات برای ایجاد سازمان‌های سیاسی جدید موردنیاز برای تغییر واقعی کافی نیست.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید