زمان انعطافپذیری میلی و پزو / چه چیزی مانع مهار پایدار تورم و ثبات بلندمدت است؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، پیروزی حزب آزادی به پیش به رهبری خاویر میلی در انتخابات ۲۶ اکتبر، با استقبال پرشور بازارهای مالی مواجه شد. سرمایهگذاران نگران بودند که رأیدهندگان سیاستهای میلی مبنی بر انضباط مالی و مهار تورم را نپذیرند. وقتی معلوم شد که چنین نشده است، بازارهای دارایی آرژانتین در ابتدا جهش کردند و پزو نیز تقویت شد.
البته کسب ۴۱ درصد آرا، با پیروزی قاطع که برخی مفسران از آن دم میزدند، فاصله دارد و بخشی از رشدهای بازار نیز از آن زمان خنثی شده است. علاوه بر این، مشخص نیست که آیا این نتیجه را باید تایید سیاستهای میلی دانست یا حاصل انزجار از اپوزیسیون پرونئیست بود که نتوانست جایگزین منسجمی ارائه دهد.پاسخ، احتمالا، هر دو مورد است. اما پاسخ هرچه باشد، پرسش اصلی این است که میلی اکنون چه باید بکند.
بدون شک، او وسوسه خواهد شد که بر سیاستهای کنونی خود پافشاری کند. این سیاستها شامل کاهش بودجه آموزش، بهداشت و زیرساختها و همزمان، اخراج هزاران کارمند بخش دولتی است. این رویکرد میکوشد تا با نگه داشتن پزو در یک دامنه محدود (در ابتدا ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ پزو در برابر هر دلار) که ماهانه تنها یک درصد ناچیز گسترش مییابد، روند مهار تورم را تسریع کند. تداوم مسیر انضباط مالی امری ضروری است؛ امری که رأیدهندگان نیز، حتی با وجود افزایش (امیدواریم موقتی) بیکاری و فقر، آن را تایید کردهاند.
جایگزین این مسیر، آشفتگی اقتصادی است و واضح است که اکثریت نسبی رأیدهندگان آرژانتینی دیگر تحمل تاریخ طولانی آشفتگی در کشورشان را ندارند.اما در مقابل، پافشاری بر مسیر پولی کنونی، در عمل نه به کاهش، که به آشفتگی بیشتر میانجامد. آرژانتین همانقدر که به یک سیاست مالی درست نیاز دارد، به یک سیاست پولی و ارزی خوب نیز محتاج است. همانطور که انتخابات دیگری در راه خواهد بود، وقوع یک شوک اقتصادی دیگر نیز اجتنابناپذیر است. تقویت کنونی پزو، هیچ تضمینی برای آینده ایجاد نمیکند.
اقتصادنیوز: میلی هنوز میتواند از نوسانات ارزی و انتخابات حساس پیش رو جان سالم به در ببرد.
بانک مرکزی برای محافظت در برابر فشارهای مجدد، باید ذخایر ارزی خود را بازسازی کند. برای نیل به این هدف، کشور باید صادرات بیشتری داشته باشد. اجازه دادن به کاهش ۲۰ درصدی ارزش پزو و سپس شناورسازی آزادانهتر آن، گام بلندی در جهت تحقق این هدف خواهد بود. پزوی ارزانتر، صادرات آرژانتین را رقابتیتر میکند.
سرمایهگذاری در این کشور جذابتر شده و به جذب جریانهای سرمایه کمک میکند. بهویژه، درآمدهای ارزی بیشتر به کشور امکان میدهد تا به تعهدات بدهی خود عمل کند.نکته مهم این است که وقتی بحران بعدی از راه برسد (چه در اثر کاهش قیمت گوشت و سویا و چه به دلیل تغییر در گرایشهای سیاسی)، آرژانتین دیگر بازیچه دست بازارها نخواهد بود. دیگر در موقعیت غیرقابلدفاعی قرار نخواهد گرفت که مجبور باشد از یک نرخ ارز غیرقابلدفاع، دفاع کند. بقای سیاسی دولت نیز دیگر به داشتن دوستی در کاخ سفید وابسته نخواهد بود.
منتقدان این راهبرد میگویند که اجازه دادن به تضعیف پزو، راه را برای بازگشت تورم باز میکند و به اعتبار دولت لطمه میزند. آنها معتقدند که اکنون زمان مناسبی برای کنار گذاشتن لنگر ارزی نیست.
اگر این استدلال را به نتیجه منطقیاش برسانیم، معنایش این است که هیچگاه زمان مناسبی برای رها کردن لنگر ارزی فرا نخواهد رسید. در این صورت، آرژانتین، خواهناخواه، برای همیشه گرفتار یک رژیم ارزی نامنعطف و شکننده خواهد ماند.این مشکل جدیدی نیست. من این را بهخوبی میدانم، چرا که در دهه ۱۹۹۰، زمانی که در صندوق بینالمللی پول (IMF) بودم، آن را تجربه کردهام. در همان زمان نیز این اجماع وجود داشت که بازارهای نوظهور باید به سمت ترتیبات ارزی انعطافپذیرتر حرکت کنند. اما هیچوقت زمان مناسب فرا نمیرسید.
به همین دلیل، من مقالهای برای هیاتمدیره صندوق نوشتم درباره اینکه کشورها چگونه و چه زمانی باید از رژیمهای ارزی نامنعطف خارج شوند. استدلال آن مقاله این بود که این کار باید زمانی انجام شود که شرایط اقتصادی و حمایت سیاسی دولت، هر دو، قدرتمند باشند. در چنین شرایطی، خروج از آن رژیم، اجباری تلقی نخواهد شد. این اقدام نشانهی ضعف تلقی نمیشود و به اعتماد در بازارهای مالی آسیب نمیزند.
میلی که بهتازگی از انتخابات پیروز خارج شده، میتواند ادعای حمایت سیاسی قوی داشته باشد. او باید از این فرصت، تا زمانی که پابرجاست، بهره ببرد. بهره بردن از این فرصت یعنی اجازه دادن به یک کاهش پلهای در ارزش پزو و سپس شناورسازی آزادانهتر آن. این کار به معنای تاکید مجدد بر ماموریت بانک مرکزی برای هدفگذاری تورم و، نه کماهمیتتر از آن، استقلال بانک برای پیگیری آن هدف است.
بله، این کار مستلزم کاهش تدریجیتر تورم خواهد بود. اما اولویت باید ماندگاری و پایداری مهار تورم باشد، نه صرفا سرعت آن.
برخی ممکن است دلاریسازی را به عنوان جایگزین برتر مطرح کنند. اما دلاریسازی در زمان وقوع بحران بعدی، هیچ انعطافی فراهم نخواهد کرد. این کار صادرات را دشوارتر، بیکاری و فقر را تشدید، و حمایت از دولت را تضعیف میکند. میلی خود باید این محاسبه را درک کرده باشد، چرا که پس از انتخاب شدن خودش در سال ۲۰۲۳ نیز در برابر وسوسه دلاریسازی مقاومت کرد.
زمان آن فرا رسیده است که هم میلی و هم نرخ ارز او، هر دو، اندکی انعطافپذیری به خرج دهند.
ارسال نظر