از آماده باش اصولگرایان برای انتخابات شوراها تا حساسیت اولین انتخابات بعد از جنگ ایران و اسرائیل به روایت یک اصلاح طلب
به گزارش اقتصادنیوز، در حالی که کمتر از چند ماه به انتخابات دوره جدید شوراهای اسلامی شهر و روستا باقی مانده، نشانههای کمرنگی از شکلگیری فضای انتخاباتی در جامعه دیده میشود؛ فضایی که به گفته برخی فعالان سیاسی، بیش از هر چیز تحت تأثیر کاهش انگیزه عمومی برای مشارکت و تداوم نگرانیها درباره رقابت واقعی در انتخابات قرار دارد.
در همین زمینه، حجت نظری، نماینده سابق شورای شهر تهران، در گفتوگو با اقتصادنیوز با اشاره به سردی فضای سیاسی کشور، نسبت به پیامدهای برگزاری انتخاباتی با مشارکت پایین هشدار میدهد و تأکید میکند که در شرایط حساس کنونی، بیش از آنکه بحث بر سر برنده یا بازنده جناحی مطرح باشد، باید مراقب بود که کلیت نظام سیاسی بازنده انتخابات نشود.
اقتصادنیوز: عضو شورای شهر تهران در دوره پنجم می گوید مشارکت پایین در انتخابات برای برخی گروههای سیاسی تهدید نیست؛ بلکه فرصت است.
او همچنین با اشاره به نگرانیهای موجود درباره بررسی صلاحیتها، نقش نهادهای ناظر، و شائبه استفاده انتخاباتی از امکانات مدیریت شهری، تأکید دارد که فراهم شدن امکان حضور سلایق مختلف سیاسی در رقابتهای انتخاباتی، شرط حداقلی برای افزایش مشارکت و بازگشت اعتماد عمومی به صندوق رأی است.
مشروح گفتگوی اقتصادنیوز با حجت نظری را بخوانید؛
****
*انتخابات شوراهای شهر هفتم با تاخیر در سال آینده برگزار میشود، خبرها حکایت از آغاز برنامهریزیهای انتخاباتی در طیفهای سیاسی دارد، فضا را در فاصله چندماهه تا انتخابات چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط فعلی فضای سیاسی کشور هنوز انتخاباتی نشده است. با وجود اینکه حدود پنج ماه دیگر انتخابات را در پیش داریم و احتمالاً یک ماه دیگر ثبتنامها آغاز میشود، هنوز به نظر نمیرسد که دستکم جو کلی جامعه انتخابات را پذیرفته باشد یا آمادگی ورود به فضای انتخاباتی را داشته باشد.
برخی جریانهای سیاسی تلاش میکنند فضا را انتخاباتی کنند و حتی در پی آن هستند که افراد شایسته موردنظر خود را برای ورود به شورا به جامعه معرفی کنند، اما بخش قابل توجهی از طیفهای سیاسی همچنان به واسطه فضای سرد سیاسی جامعه، اقدام خاصی انجام ندادهاند و پیشبینی هم نمیشود که در ماههای پیش رو فعالیت چشمگیری از خود نشان دهند.
برخی دیگر از گروههای سیاسی که بنای حضور در انتخابات را دارند نیز فعالیتشان آنچنان قابل توجه نیست و بهطور طبیعی این سطح از فعالیت نشانه ورود جدی به رقابت انتخاباتی محسوب نمیشود. تا اینجا به نظر میرسد که گروههای اصولگرا بیشتر به انتخابات میپردازند و آمادگی بیشتری برای حضور دارند، اما اصلاحطلبان تاکنون کمتر وارد فضای انتخاباتی شدهاند.
در مورد کسب اکثریت کرسیها، بهویژه در تهران، پیشبینی مشخصی نمیتوان داشت، اما آنچه روشن است این است که اگر مشارکت پایینی که پیشبینی میشود محقق شود، فارغ از اینکه چه گروهی برنده باشد، بازنده اصلی نظام سیاسی کشور خواهد بود. این اصلاً برای ایران خوب نیست که انتخاباتی با مشارکت پایین تجربه شود، آن هم در شرایطی که در سال جاری جنگی را پشت سر گذاشتهایم و دشمن همچنان در تلاش است به اشکال مختلف به ایران عزیز ما ضربه بزند.
اگر در چنین شرایطی با انتخاباتی مواجه شویم که مشارکت در آن پایین باشد و کاهش مشارکت نسبت به انتخابات قبلی محسوس شود، به نظر من بهانه بیشتری به دست دشمنان ایران خواهد داد.
من فکر میکنم در مقطع فعلی نباید دنبال برنده باشیم، بلکه باید به این فکر کنیم که نظام سیاسی ایران بازنده این انتخابات نباشد.
«مرکز افتاد برون بس که شد این دایره تنگ»
*انتخابات شوراها بهرحال زیر نظر مجلس برگزار میشود و اصلاح طلبان نگرانیهایی را درباره نحوه بررسی صلاحیتها مطرح میکنند، علت هم تجربه ردصلاحیتهای گسترده در انتخاباتهای اخیر است، این مجلس شانسی برای کاندیداهای غیر اصلاحطلب میتواند باشد؟
نگرانی طیفهای مختلف سیاسی، بهویژه اصلاحطلبان، درباره عبور نکردن از فیلترهای نظارتی، نگرانی بهجا و منطقی است. سابقه رفتار برخی جریانهای سیاسی نشان داده که نگاه تمامیتخواهانهای به کرسیهای انتخابی و انتصابی دارند و هرگونه نگاه متفاوت را برنمیتابند.
در شرایط فعلی، این موضوع به نظر من خطر مضاعفی دارد؛ چراکه یک طیف اقلیت، که حتی در مجلس شورای اسلامی هم اقلیت است، تصمیماتی برای کشور میگیرد که هزینه آن را همه مردم پرداخت میکنند.
در وضعیتی که بسیاری از مردم رغبتی به حضور در انتخابات ندارند، ردصلاحیتهای گسترده میتواند مزید بر علت شود و گروههای مختلف سیاسی را از امکان مشارکت محروم کند.
به نظر من همه اینها شروط لازم مشارکت در انتخابات پیش روست، هرچند هیچکدام شرط کافی نیست. شرط لازم این است که افراد مختلف از گروهها و سلایق مختلف امکان کاندیداتوری داشته باشند و مردمی که به سختی قانع میشوند پای صندوق رأی بیایند، بتوانند از میان گزینههای متنوع انتخاب کنند.
افراد مختلف باید احساس کنند کسی که افکار، عقاید و سلایق آنها را نمایندگی میکند در میان تأییدصلاحیتشدهها حضور دارد و میتوانند به او رأی بدهند.
فعالیت گروههای سیاسی، بررسی صلاحیتها با نگاه موسعتر از سوی نهادهای ناظر، و فراهم شدن امکان کاندیداتوری برای افراد بیشتر، همگی از شروط لازم هستند. البته قانون خود محدودیتهایی تعیین کرده که برخی افراد نمیتوانند کاندیدا شوند، اما همین محدودیتها هم شرایط را سختتر میکند.
نگرانی من این است که مصداق آن مصرع معروف شویم که میگوید: «مرکز افتاد برون بس که شد این دایره تنگ». با این روند، عملاً امکان انتخاب دقیق برای مردم فراهم نخواهد شد.
شائبههایی از هزینههای فرهنگی و اجتماعی به نفع یک طیف خاص وجود دارد
*خبرهایی درباره تحرکات زاکانی شنیده میشود معطوف به اینکه اکثریت کرسیهای شورا به طیف نزدیک به او برسد، این خبرها چقدر نزدیک به واقعیت است؟
طبیعی است که همه کنشگران سیاسی به انتخابات بهعنوان یک امر سیاسی نگاه فعالانه داشته باشند و تلاش کنند خودشان یا طیف موردنظرشان در انتخابات پیروز شوند. این موضوع فینفسه عجیب یا مذموم نیست.
اما اگر طیفی که اکنون قدرت و مدیریت شهر را در دست دارد بخواهد از امکانات شهری برای اغراض سیاسی خود استفاده کند، این از نظر وجدانی، منطقی و حتی قانونی ناپذیرفتنی است.
برخی تحرکات در شهر رنگوبوی سیاسی دارد و این جای نگرانی است. به نظر من اگر مجلس شورای اسلامی قرار است درباره صلاحیتها قضاوت کند، باید چنین تحرکاتی را هم مدنظر قرار دهد.
معنا ندارد از امکاناتی که باید صرف شهروندان شود استفاده کنیم تا خودمان دوباره در انتخابات شورا پیروز شویم. در دوره فعلی مدیریت شهری تهران، شائبههایی مطرح شده مبنی بر اینکه برخی هزینههای فرهنگی و اجتماعی در شهر به نفع یک طیف خاص انجام میشود یا امکانات در محلات به گروههای خاصی اختصاص مییابد.
این شائبهها برای هر فردی که در کرسی انتخابی حضور دارد ممکن است مطرح شود، اما در این دوره، این حرفوحدیثها متأسفانه زیاد شده و گاه ریشه در رفتار و گفتار خود متصدیان دارد.
ما هفته گذشته دیدیم که یکی از اعضای شورا صراحتاً از تریبون رسمی شورا استفاده کرد و عملاً شعار انتخاباتی داد و اعلام کرد که بنا دارند از امکانات موجود استفاده کنند تا آقای زاکانی دوباره شهردار شود.
این رفتارها دامن میزند به بیاعتمادی و اصلاً برازنده کشوری با تمدن کهن ایران نیست. امیدوارم ناظران مجلس شورای اسلامی و وزارت کشور که مسئول اجرای انتخابات است، این تحرکات را که میتواند مصداق تخلف انتخاباتی باشد، رصد و درباره آن اقدام شایسته انجام دهند.
شانس انتخاب مجدد آقای زاکانی را بالا نمیبینم
*اسامی احتمالی برای شهرداری آینده تهران مشخص هستند یا ...
به نظر من هنوز خیلی زود است که درباره گزینههای شهرداری اظهار نظر کنیم. انتخابات دوره بعد شورای شهر تهران بهصورت تناسبی برگزار میشود و این به این معناست که احتمالاً دیگر یک لیست واحد وارد شورا نخواهد شد و ترکیبی از سلایق و عقاید سیاسی مختلف به شورا راه پیدا خواهد کرد.
در این شرایط، احتمال اینکه یک طیفی حتی نتواند اکثریت مطلق شورا را به دست بیاورد وجود دارد و ائتلافهای پس از انتخابات تعیینکننده شوند. در این مرحله چانهزنیها برای انتخاب شهردار انجام میشود و واقعاً نمیتوان از الان پیشبینی دقیقی داشت. در مجموع، من شانس انتخاب مجدد آقای زاکانی را بالا نمیبینم.
*گفته میشود بذرپاش استارت فعالیتهای انتخاباتی را برای فرستادن نماینده به شورای شهر و در گام بعدی تصاحب کرسی شهرداری تهران زده است، شما اطلاعی دارید؟ ارزیابی شما چیست؟
همانطور که عرض کردم، طیفهای مختلفی فعال شدهاند و تلاش میکنند کرسیهای بیشتری در شورا به دست آورند تا در نهایت گزینه مدنظرشان را برای شهرداری انتخاب کنند.
اما اینکه چه میزان اقبال از جامعه خواهند داشت، چه تعداد کرسی کسب میکنند و آیا در نهایت موفق میشوند شهردار موردنظرشان را انتخاب کنند یا نه، به نظر من هنوز برای قضاوت زود است.
باید در ماههای آینده فضای سیاسی و انتخاباتی کشور، میزان مشارکت و رفتار رأیدهندگان را رصد کرد. حتی ممکن است طیفی اکثریت نسبی شورا را به دست بیاورد، اما طیفهایی که اکثریت ندارند با ائتلاف، گزینه نهایی شهرداری را تعیین کنند.
ارسال نظر